24 May, 2010

حديث آرزومندي

سحر با باد مي گفتم حديث آرزومندي.... خطاب آمد كه واثق شو به الطاف خداوندي

دعاي صبح و آه شب كليد گنج مقصود است.... بدين راه و روش مي رو كه با دلدار پيوندي

قلم را آن زبان نبود كه سر عشق گويد باز ....وراي حد تقدير است شرح آرزومندي

17 May, 2010

همسر من

نمی‌خواهم همسری که بر دوش من بایستد.

می‌خواهم همسرم روی پای خود در کنارم بایستد.

باش تا نفرین دوزخ از تو چه سازد از احمد شاملو

عاشقان
سرشکسته گذشتند،
شرمسارِ ترانه‌های بی‌هنگامِ خویش.

و کوچه‌ها
بی‌زمزمه ماند و صدای پا.

سربازان
شکسته گذشتند،

خسته
بر اسبانِ تشریح،
و لَتّه‌های بی‌رنگِ غروری
نگونسار
بر نیزه‌هایشان.

تو را چه سود
فخر به فلک بَر
فروختن
هنگامی که
هر غبارِ راهِ لعنت‌شده نفرینَت می‌کند؟

تو را چه سود از باغ و درخت
که با یاس‌ها
به داس سخن گفته‌ای.

آنجا که قدم برنهاده باشی
گیاه
از رُستن تن می‌زند
چرا که تو
تقوای خاک و آب را
هرگز
باور نداشتی.

فغان! که سرگذشتِ ما
سرودِ بی‌اعتقادِ سربازانِ تو بود
که از فتحِ قلعه‌ی روسبیان
بازمی‌آمدند.
باش تا نفرینِ دوزخ از تو چه سازد،
که مادرانِ سیاه‌پوش
ــ داغدارانِ زیباترین فرزندانِ آفتاب و باد ــ
هنوز از سجاده‌ها
سر برنگرفته‌اند


Search Engine Optimization and SEO Tools
Blog Directory & Search engine اعتراض به تخلفات آشکار در انتخابات
ثبت ایمیل برای دریافت آخرین اخبار مربوط به میرحسین موسوی: