30 May, 2007

فيلترينگ سراسري ايران، خطري براي حريم خصوصي کاربران اينترنتي

سيستم فيلترينگ سراسري، حريم خصوصي کاربران ايران را در معرض خطر قرار داده است !

نويسنده: محمد آزادي
www.ict-center.ir

حريم خصوصي کاربران ايراني در خطر است !

با راه اندازي سيستم فيلترينگ يکپارچه ISP ها، که از آن با عنوان "فيلترينگ ملي" نيز ياد مي شود، حريم خصوصي (Privacy) کاربران ايراني شديدا با خطر مواجه شده است.

ظاهرا اين طرح، پا را فراتر از "فيلترينگ" گذاشته و به "کنترل" و "رديابي" کاربران نيز مي‌پردازد. به طوري که کليه آدرس هاي اينترنتي (URL) هاي بازديد شده توسط کليه کاربران اينترنتي در ايران، به همراه آدرس IP آنها در پايگاه اطلاعاتي (database) اين نرم افزار ثبت شده و توسط مديران آن شبکه ها و ISP ها قابل رد گيري مي‌باشد.

به طوري که با استفاده از آدرس هاي IP مي توانند هويت حقيقي افراد بازديد کننده ي وبسايت ها را افشا کنند و چه بسا اين افشاي هويت دردسرهاي بعدي را براي آنها در پي خواهد داشت !

حتما تعجب مي کنيد و اين سوال در ذهن شما مي آيد که "چطور مي شود فعاليت هاي 5 ميليون کاربر اينترنتي را ضبط و کنترل کرد ؟"

و ممکن است فکر کنيد که اين حجم وسيع از اطلاعات که توسط اين 5 ميليون کاربر ارسال و دريافت مي شود، چطور قابل رديابي و کنترل خواهد بود.

جواب اين است که: تنها آدرس سايت هاي اينترنتي بازديد شده، به همراه آدرس هاي IP بازديدکنندگان در پايگاه اطلاعاتي اين نرم افزار فيلترينگ ثبت خواهد شد که در مقايسه با کل اطلاعاتي که اين کاربران با سايتها رد و بدل کرده اند، بسيار ناچيز است. چرا که در عمل، ضبط و نگهداري کليه اطلاعات ارسالي و دريافتي اين همه کاربر، نه تنها مقرون به صرفه نبوده، بلکه عملي نيز نيست و در نهايت فايده زيادي هم ندارد.

اما در اين روش چون تنها آدرس سايتها ثبت مي شود ، حجم زيادي را (نسبت به حجم کل اطلاعات) در اين پايگاه اطلاعاتي اشغال نکرده و اين طرح به راحتي قابل اجراست.

اين عمل از لحاظ اخلاقي، کاملا نادرست است. زيرا اين کار نوعي "تجاوز به حريم خصوصي" افراد محسوب مي شود و تا حدودي مانند "شنود مکالمات تلفني" افراد است. يعني افراد ديگر در خانه ي خود، در پشت کامپيوتر خود نيز امنيت ندارند چون هر کاري که در اينترنت انجام دهند و هر سايتي که مشاهده کنند، در پايگاه اطلاعاتي فيلترينگ سراسري ثبت شده و ممکن است روزي "گزارش گيري" شود و به ضرر آنها تمام خواهد شد.

چه بسا اطلاعاتي "کاملا خصوصي" در اين بازديدها وجود داشته باشد. مانند عکس هاي خانوادگي، نامه هاي شخصي، اسناد و مدارک و ... که با بازديد مدير شبکه از آنها، تمامي آنها افشا خواهند شد و ضررهاي معنوي و حتي مادي براي کاربران دور از انتظار نيست.

هدف چيز ديگري است !

ظاهرا هدف اين طرح، جلوگيري از دسترسي کاربران ايراني به سايتهاي غير مجاز بوده که منظور از "غير مجاز"، بيشتر سايتهاي حوزه ي سکس و سياست است. البته بماند که تعداد زيادي از سايتهاي بعضا مفيد نيز به صورت "اشتباه" فيلتر شده و مورد توجه مسئولين نيز قرار نمي گيرند که اخبار آنها را در سايت www.ict-center.ir شاهد هستيم.

گذشته از اين، اگر واقعا هدف از طرح فيلترينگ سراسري، مسدود کردن سايتها غير اخلاقي و غير مجاز مي‌بود، چرا ديگر بايد آدرس سايت هايي که کاربران مشاهده مي‌کنند، به همراه آدرس IP کاربران که نمایانگر هویت آنهاست، در بانک اطلاعاتي اين سيستم ثبت شود ؟ اگر سايتي قرار است فيلتر شود، با وجود اين نرم افزار، در يک آن در کل کشور فيلتر خواهد شد و تفاوتي در ISP هاي مختلف ندارد. اما اين که کليه سايتهاي مشاهده شده توسط کاربران، حالا چه مجاز و چه غير مجاز به همراه IP آنها در پايگاه اطلاعاتي فيلترينگ ثبت شود، عملي دور از اخلاق و منش انساني در اينترنت است و کاربران را بيشتر از پيش نسبت به مخابرات و ديتاي ايران بدگمان مي‌کند.

که اين عمل در دراز مدت مي تواند در حد زيادي به ضرر مخابرات و وزارت فناوري اطلاعات تمام شود. زيرا نوعي "عدم امنيت و اعتماد" و پريشاني خاطر در ذهن کاربران نقش خواهد بست.

تر و خشک با هم مي سوزند !

با توجه به اين که همه سايتهاي بازديد شده توسط کاربران، چه مجاز و چه غيرمجاز در اين سيستم ثبت مي شوند، سايتهاي "ناخواسته" نيز توسط اين سيستم ثبت مي‌شوند. حال منظور از سايتهاي ناخواسته چيست ؟

فرض کنيد شما در حال بازديد از يک سايت مجاز و مفيد هستيد. اما در آن سايت، لينک به يک سايت فيلتر شده داده شده است. که حالا آن سايت هر چه مي تواند باشد، اعم از سايت سکس، سياسي، فيلترشکن و ... که در رديف سايتهاي "غير مجاز" در اين بانک اطلاعاتي تعريف شده اند. با اين کار، يک لوگ (Log) از يک سايت غيرمجاز که شما قبلا هم از ماهيت آن اطلاع نداشتيد، براي شما ثبت مي شود. در حالي که شما اصلا از محتويات سايت آگاهي نداشتيد.

يا مثلا، برخي سايتها هستند که يک سايت فيلتر شده را در دل خود دارند. يعني در يک Frame يا Inline Frame، يک آدرس ديگر را همزمان با بازديد شما از آن سايت، لود مي‌کنند که حال ممکن است به هر دليلي، جزو سايتهاي فيلتر شده محسوب شود. که باز در اين صورت هم، يک لوگ غيرمجاز "ناخواسته" براي شما در ديتابيس فيلترينگ ثبت خواهد شد.

با کافي نت ها چه مي کنيد ؟

با توجه به اينکه هميشه کاربران اينترنتي از کامپيوتر شخصي خود به اينترنت وصل نمي شوند و بعضا از "کافي نت" ها براي کارهاي اينترنتي خود استفاده مي کنند، تشخيص هويت کاربران در آن سيستم ها نيز دچار مغلطه خواهد بود. زيرا در کافي نت ها، کاربران هميشه در حال تغيير هستند و ممکن است روزانه 1000 نفر مشتري متفاوت به کافي نت ها رجوع کرده و در اينترنت فعاليت کنند. که در نهايت، کليه فعاليتهاي کاربران آن کافي نت، به حساب "مدير کافي نت" گذاشته خواهد شد. چه بسا بعضي از کاربران مغرض، دشمن و ... به آن کافي نت رفته و با بازديد از سايتهاي غير مجاز، لوگ هاي بد زيادي را به نام صاحب کافي نت ثبت کنند.

افراد سوء استفاده جو

ثبت آدرس سايت هاي بازديد شده توسط کابران به همراه آدرس IP هاي آنها، حتي مي تواند زمينه سوء استفاده افراد خرابکار و بد نيت را گسترده تر کند. بدين صورت که براي زيرآب زدن افراد، آدرس يک سايت فيلتر شده و بعضا غير اخلاقي و ... را برايشان ارسال کنند و آنها را تحريک به بازديد از آن کنند. و افراد هنگام بازديد از آن، يک لوگ غيرمجاز براي خود ثبت کرده اند در حالي که قبلا هم از آن اطلاع نداشتند.

در نتيجه، نمي توان با استناد به اطلاعاتي که از کامپيوترهاي افراد به سايتهاي اينترنتي ارسال مي شود، فعاليت هاي آنها را ثبت کرد و در مورد آنها تصميم گيري کرد.

قانونمند شدن کاربري اينترنت

احتمال دارد طرح ثبت آدرس هاي IP و سايتهاي بازديد شده ي کاربران در سيستم فيلترينگ سراسري، موضوع را به سمت "قانونمند" شدن استفاده از اينترنت پيش ببرد. البته لايحه "جرايم رايانه اي" مدت هاست که تدوين شده ولي هنوز کامل اجرايي نشده است. آن در مواردي است که يک "جرم" توسط يک کاربر صورت گرفته باشد که ضرري چه مادي و معنوي براي شخص يا گروه ديگري داشته باشد به طوري که موجب نارضايتي طرف مقابل شود. به عنوان مثال، کپي غيرمجاز نرم افزار. يا افشاي اطلاعات خصوصي ديگران در اينترنت.

اما اين که بتوان قانوني وضع کرد که در آن مثلا گفته شود که " بازديد از اين سايت جرم است ! " . که طبق مواردي که در 2 بخش قبل گفتيم، نمي‌توان به طور محکم و قطعي در مورد بازديد يک سايت توسط يک کاربر اظهار نظر و قضاوت کرد.

در پايان، طرح فيلترينگ ملي، يک طرح با حساسيت بسيار بالاست و بايد قبل از اجرا، به دقت بررسي شود تا نکات مبهم و مواردي که ممکن است حريم و امنيت خصوصي افراد در اينترنت را با خطر "جدي" مواجه سازد حل شود و اميدواريم اين طرح، مقدمه اي براي "خاتمه و تعطيل شدن" اينترنت در ايران نباشد.

29 May, 2007

برایت آرزومندم

از ویکتور هوگو

اول از همه برایت آرزومندم که عاشق شوی،
و اگر هستی، کسی هم به تو عشق بورزد،
و اگر اینگونه نیست، تنهایی ات کوتاه باشد،
و پس از تنهایی ات، نفرت از کسی نیابی.
آرزومندم که اینگونه پیش نیاید، اما اگر پیش آمد،
بدانی چگونه به دور از ناامیدی زندگی کنی.
برایت همچنان آرزو دارم
دوستانی داشته باشی،
از جمله دوستان بد و ناپایدار،
برخی نادوست، و برخی دوستدار
که دستکم یکی در میانشان
بی‌تردید مورد اعتمادت باشد. و چون زندگی بدین

گونه است،
برایت آرزومندم که دشمن نیز داشته باشی،
نه کم و نه زیاد، درست به اندازه،
تا گاهی باورهایت را مورد پرسش قرار دهد،
که دستکم یکی از آن‌ها اعتراضش به حق باشد،
تا که زیاده به خودت غره نشوی. و نیز آرزومندم
مفید فایده باشی
نه خیلی غیرضروری،
تا در لحظات سخت
وقتی دیگر چیزی باقی نمانده است
همین مفید بودن کافی باشد تا تو را سرپا نگه‌دارد.

همچنین، برایت آرزومندم صبور باشی
نه با کسانی که اشتباهات کوچک می‌کنند
چون این، کار ساده‌ای است،
بلکه با کسانی که اشتباهات بزرگ و جبران ناپذیر می‌کنند
و با کاربرد درست صبوری‌ات برای دیگران نمونه شوی.

و امیدوام اگر جوان هستی
خیلی به تعجیل، رسیده نشوی
و اگر رسیده‌ای، به جوان‌نمایی اصرار نورزی
و اگر پیری، تسلیم ناامیدی نشوی
چرا که هر سنی خوشی و ناخوشی خودش را دارد
و لازم است بگذاریم در ما جریان یابند.

امیدوارم سگی را نوازش کنی
به پرنده‌ای دانه بدهی، و به آواز یک سَهره
گوش کنی
وقتی که آوای سحرگاهیش را سر می‌ دهد.
چرا که به این طریق
احساس زیبایی خواهی یافت، به رایگان. امیدوارم
که دانه‌ای هم بر خاک
بفشانی
هرچند خُرد بوده باشد
و با روییدنش همراه شوی
تا دریابی چقدر زندگی در یک درخت وجود
دارد.

بعلاوه، آرزومندم پول داشته باشی
زیرا در عمل به آن نیازمندی
و برای اینکه سالی یک بار
پولت را جلو رویت بگذاری و بگویی: «این مالِ من است»
فقط برای اینکه روشن کنی کدامتان اربابِ
دیگری است!

و در پایان، اگر مرد باشی،

آرزومندم زن خوبی داشته باشی
و اگر زنی، شوهر خوبی داشته باشی
که اگر فردا خسته باشید، یا پس‌فردا شادمان
باز هم از عشق حرف برانید تا از نو
بیاغازید.اگر همه‌ی این‌ها که گفتم
فراهم شد
دیگر چیزی ندارم برایت آرزو کنم

27 May, 2007

پارسی را پاس بداریم

آقا در یکی از فرمایشهای تازه خود در مشهد فرمودند:

« ملت ایران امروز اثبات کرده که می توان مقابل سلطه قدرتهای سلطه گر ایستاد و هیچ فردی در کشور نمی تواند برخلاف هویت و منافع ملی حرکت کند و اگر حزب، جریان، گروه و یا جناحی بخواهد برخلاف این مسیر حرکت نماید، مردم با آن مقابله خواهند کرد.»

اکنون به جای کلمات "ملت" و "مردم" کلمه مقدس "نظام" را جایگزین می کنیم و همان فرمایش را دوباره می خوانیم:

« نظام ایران امروز اثبات کرده که می توان مقابل سلطه قدرتهای سلطه گر ایستاد و هیچ فردی در کشور نمی تواند برخلاف هویت و منافع نظام حرکت کند و اگر حزب، جریان، گروه و یا جناحی بخواهد برخلاف این مسیر حرکت نماید، نظام با آن مقابله خواهند کرد.»

به نظر شما کدامیک درست تر است. پس به فرهنگستان محترم زبان فارسی پیشنهاد می کنیم از این پس واژه زیبا، دلنشین و آسمانی "نظام" را به جای واژه منحوس، بیگانه و شیطانی "ملت" جایگزین فرمایند.

به جای ملت بخوانید نظام

آقا در یکی از فرمایشهای تازه خود در مشهد فرمودند:


« ملت ایران امروز اثبات کرده که می توان مقابل سلطه قدرتهای سلطه گر ایستاد و هیچ فردی در کشور نمی تواند برخلاف هویت و منافع ملی حرکت کند و اگر حزب، جریان، گروه و یا جناحی بخواهد برخلاف این مسیر حرکت نماید، مردم با آن مقابله خواهند کرد.»



اکنون به جای کلمات "ملت" و "مردم" کلمه مقدس "نظام" را جایگزین می کنیم و همان فرمایش را دوباره می خوانیم:


« نظام ایران امروز اثبات کرده که می توان مقابل سلطه قدرتهای سلطه گر ایستاد و هیچ فردی در کشور نمی تواند برخلاف هویت و منافع نظام حرکت کند و اگر حزب، جریان، گروه و یا جناحی بخواهد برخلاف این مسیر حرکت نماید، نظام با آن مقابله خواهند کرد.»

26 May, 2007

خرمشهر را کی آزاد کرد؟

"خرمشهر را خدا آزاد کرد". این روزها این حرف خمینی را که پس از آزادسازی خرمشهر گفت، همچون وحی الهی و چه بسا بالاتر از آن پیوسته در گوش ما تکرار می کنند. به نظر من تنها معنایی که از آن می توان استنباط کرد بی ارزش و پایمال کردن خون جوانان بیگناهی ست که در این راه ریخته شد و به سخره گرفتن همه آن همتها و تلاشهایی ست که به حق سربازان میهن در این راه از خود نشان دادند. با خود فکر می کنم آن سربازان و فرماندهانی که در آن عملیات نظامی جنگیدند و تیر خوردند و ناقص (جانباز!) شدند پس از شنیدن این حرف در آن زمان با خود چه اندیشیده اند. این هم به جای دست تان درد نکند. البته حتماً بی درنگ خیل مداحان از راه رسیده اند و آن شب پیروزی، بساط زیارت عاشورا گرم بوده است.

همه افتخارات را به خدا نسبت می دهند و لابد آنها هیچ کاره بوده اند. فقط خون دل و مرارتهای روز و شبهای عملیات نظامی سهم آنها بوده است و همینطور وقتی خرابکاری یا شکستی حاصل می شده است. آن افتخار امروز هم بر سینه کسانی چون رضایی ها و صفوی ها و دیگرانی می درخشد که در آن روزها تنها زحمت شان گفتن "یا فاطمه الزهرا" و "یا مهدی ادرکنی" از پشت گوشی بیسیم در جایی فرسنگها دورتر از خط مقدم بود. خود در سایه امن نشسته بودند و سینه جوانان ساده دل را سپر گلوله می کردند.

او خود دانسته این حرف را زد. بی گمان. البته از یک مالیخولیایی کاریزماتیک بیش از این هم نباید انتظار داشت. مگر او و اطرافیانش از آن روزی که قدوم نحس اش به خاک این سرزمین رسید، به جز خاموش و نابود کردن قدرت فعال جامعه، کار دیگری هم کرده اند: دو سال سرکوب و کشتار و قلع و قمع فرهیختگان، هشت سال زمینه سازی کشتار جوانان و پس از آن هم تا به امروز سرکوب فکری و تحمیق و تحقیر و هرازچندگاه هم اعدام و سربه نیست کردن و قتل زنجیره ای و…

عکسهای جهانگیر رزمی- اعدامهای انقلابی در کردستان



دریغا شیرآهن کوه مردا که توبودی
و کوه وار پیش از آنکه به خاک افتی
نستوه و استوار مرده بودی
اما نه خدا و نه شیطان،
سرنوشت ترا بتی رقم زد که دیگران می پرستیدند
بتی که دیگرانش می پرستیدند


Search Engine Optimization and SEO Tools
Blog Directory & Search engine اعتراض به تخلفات آشکار در انتخابات
ثبت ایمیل برای دریافت آخرین اخبار مربوط به میرحسین موسوی: