04 November, 2007

فرق استنلی کوبریک و استیون اسپیلبرگ

کوبریک و اسپیلبرگ، هردو فیلمهایی درباره جنگ ساخته اند؛ کوبریک فیلم راههای افتخار و غلاف تمام فلزی و اسپیلبرگ فیلم نجات سرجوخه رایان. شاید با مقایسه محصول دست این دو تن بتوان به اندیشه ها و دیدگاههای آنها پی برد. فیلم راههای افتخار به نمایش روابط نظامیان در یک جبهه جنگ فرضی می پردازد. کوبریک در این فیلم نشان می دهد چه بیدادی در آنجا حکمفرماست. از یک سو آنهایی که براستی دلاورانه جنگیده اند یا جان می بازند و یا به خیانت متهم می شوند و از سوی دیگر مدالهای افتخار بر سینه کسانی نصب می شود که نه تنها هیچ نقش سارنده ای نداشته اند چه بسا بزدلانه از ترس جان به سوراخی پناه برده اند. اما فیلم غلاف تمام فلزی او هنرمندانه سرتاپای نظامیگری را به سخره گرفته است و براستی هزلیه ایست تمام نما از تفاوت میان پوسته ظاهری و تبلیغاتی سازمانها و قدرتهای نظامی با متن واقعی آنها. نقاط اوج فیلم بگونه ای کاملا شفاف عمق تباهی و فساد حاکم بر نظامیگری را به تصویر می کشد؛ یکی عاقبت آن سرباز چاق و کودن در یک پایگاه آموزش تفنگداران دریایی امریکا که به قتل مربی آموزش نظامی و بدنبال آن خودکشی سرباز می انجامد و دیگری در یک فصل نبرد در ویتنام، آنجا که یک گروه از سربازان تا بن دندان مسلح امریکایی در میان خرابه های یک شهر به پیش می روند که به ناگاه و یک یه یک مورد هجوم گلوله های دشمن نامرئی قرار می گیرند و توان تشخیص دشمن خود را ندارند؛ پس دیوانه وار و بی ثمر به تیراندازی و پرتاب موشک دستی دست می زنند؛ سرانجام بازمانده های گروه سربازان به موقعیت دشمن می رسند اما دشمن کسی نیست به جز یک تن سرباز زن ویتنامی و تنها با یک قبضه تفنگ!

در برابر، موضوع نجات سرجوخه رایان چیست؟ سرجوخه رایان و برادرش دو پسر و تنها فرزندان یک خانواده امریکایی که در یک مزرعه بزرگ و دور از هیاهو منزل دارد، به ارتش ایالات متحده پیوسته اند و در دو جبهه مجزا به نبرد مشغولند. کارگزاران ارتش اتفاقی درمی یابند که یکی از دو برادر کشته شده است و به ناگاه فرماندهان وظیفه شناس و انساندوست تصمیم می گیرند که برادر دوم را به کشور بازگردانند. مأموریت به گروهی سرباز واگذار می شود و آنان نیز ضمن درک عمیق این مأموریت انساندوستانه جان خود را به خطر می اندازند، متهورانه به قلب جبهه نفوذ می کنند و اگرچه کسانی می کوشند برای گریز از جنگ، خود را به جای سرجوخه رایان جا بزنند، بالاخره سرجوخه رایان اصلی را می یابند. سرجوخه از کشته شدن برادر خبردار می شود اما میهن پرستی امریکایی به او اجازه ترک همقطاران را در صحنه نبرد نمی دهد. او بزرگ منشانه، ضمن تحمل اندوه خود تصمیم می گیرد در جبهه بماند و به آرمان کشورش خدمت کند!

به طور خلاصه در حالی که کوبریک در آثار خود به تخطئه و تحقیر نظامیگری و سلطه جویی های نظامی پرداخته، جناب اسپیلبرگ به تقدیس آن همت گماشته است.

روانت شاد استنلی!

0 Comments:

Post a Comment

Subscribe to Post Comments [Atom]

<< Home


Search Engine Optimization and SEO Tools
Blog Directory & Search engine اعتراض به تخلفات آشکار در انتخابات
ثبت ایمیل برای دریافت آخرین اخبار مربوط به میرحسین موسوی: