21 June, 2009

هوا بس ناجوانمردانه سرد است

برای نخستین بار من هم همراه با همه ایرانیان و چه بسا جهانیان، گوش به خطبه‌های نماز جمعه تهران سپردم و ای کاش هرگز نکرده بودم. اگرچه انتظار آن می‌رفت که خطیب جمعه آنچه را بگوید که گفت اما به هر حال بدبین‌ترین آدم هم در این اوضاع امید داشت بلکه وی حداقل در این مرحله چشمانش را بگشاید و حقیقت را آنگونه که هست بپذیرد. خطبه‌های نماز جمعه دیروز به جای آنکه محملی برای تخفیف التهاب روزهای اخیر قرار گیرد با تأسف تمام به فجیع‌ترین شکل ممکن در جهت معکوس مورد استفاده قرار گرفت. آقای رهبر در این شرایط خطیر به جای آنکه لب خود را به سخنان پدرانه و آرامش‌بخش بگشاید به کودکانه‌ترین نحو نه تنها هیمه بر آتش ریخت که بر آن نفت پاشید چنان که شاید دیگر هیچ کس و هیچ جناحی از زبانه‌های آن در امان نماند. او عملا به همه کسانی که در جناح او نایستاده باشند اعلان جنگ داد از مردم عادی گرفته تا به قول خود او دوستان 52 ساله گرمابه و گلستانش.

بدتر از این نمی‌شد. به خدا پناه می‌برم از آنچه شاید در روزهای آتی شاهد آن شویم. این روزها شرایط کنونی را با قیام میدان تیان‌آن‌من در چین مقایسه می‌کنند و برخی هشدار تکرار سرکوب میدان تیان‌آن‌من را در تهران می‌دهند. پیش از این تاریخچه‌ای از قیام تیان‌آن‌من را در اینجا منتشر کرده‌ام. اما حتی در آن قیام نیز برخورد دولت چین که آن را بسیار مخوف ترسیم می‌کنند با معترضان در شروع قیام به این شدت نبود. اعتراضات تیان‌آن‌من قریب 20 روز به درازا کشید و تنها پس از مذاکرات متعدد و بی‌نتیجه افراد دولتی با معترضان و عدم سازش از سوی آنها بود که دولت دستور حمله شدید و مرگبار به مردم را صادر کرد. اما در اینجا شاهد هستیم، از همان نخستین روز شروع اعتراضهای کاملا مسالمت‌آمیز مردم، واکنش و برخورد دولت در برابر این اعتراضها که به آرام‌ترین شکل ممکن مطرح شده‌اند بنحوی عجیب و غریب، ددمنشانه، غیرمنتظره و بی‌تناسب بوده است.

شرایط بسیار مخوف و شکننده است. گزارشها حاکی‌ست تهران، عصر امروز بسیار ملتهب بوده است. با سخنان آشوب‌برانگیزانه رهبر در جمعه گذشته، نیروهای نظامی و لباس شخصی که در طی روزهای گذشته هم بسیار وقیحانه و وحشیانه به مردم غیرمسلح حمله کردند و زدند و دریدند و کشتند، قطعا در روزهای آتی، اقدامات خود را بسیار موجه‌تر خواهند دانست. تصاویری که از تهران امروز در شبکه‌های ماهواره‌ای مخابره می‌شود، نشاندهنده تداوم برخوردهای شنیع و فجیع نیروهای انتظامی و بویژه لباس‌شخصی‌ها و بسیجی‌ها با جوانان است. جالب اینکه صدا و سیمای ضرغامی چنان رفتار می‌کند که انگار نه انگار در گوشه‌گوشه این مملکت، سگهای هار خادم اقتدارگرایان، جوانان بیگناه و ناکام ما را به خاک و خون ‌می‌کشند؛ چنان با بیخیالی به پخش برنامه‌های آب‌دوغ‌خیاری خود ادامه می‌دهند که آدم را منزجر می‌کند. تصاویر کشتار و ضرب و شتم جوانان با گلوله و قمه و باتون در روزهای اخیر دل هر انسانی را درد می‌آورد.

خبر رسیده که مهندس موسوی در تظاهرات امروز در میان مردم، خود را آماده شهادت اعلام کرده است. حال که او جان خویش را در کف دست گذاشته، برماست که اورا تنها نگذاریم.

در این میان هیچ خبری از هاشمی رفسنجانی نیست. او که طبق اخبار رسیده از روز پس از انتخابات برای رایزنی به قم رفته، معلوم نیست اکنون کجاست و چه می‌کند. اصلا معلوم نیست زنده است یا نه؛ هیچ خبری از او نیست. اما به نظر می‌رسد او تنها کسی باشد که در این شرایط از توان و امکان لازم برای خاتمه این غائله بدون تلفات بیشتر برخوردار باشد. اگر براستی او از آنهمه قدرتی که همیشه با او نسبت داده‌اند برخوردار است و یا حتی بخشی از آن قدرت افسانه‌ای را داشته باشد باید پا در میدان بگذارد و کاری کند تا از ریختن خون این جوانان معصوم و بی‌توقع به دست این ازخدابی‌خبرها جلوگیری شود.

0 Comments:

Post a Comment

Subscribe to Post Comments [Atom]

<< Home


Search Engine Optimization and SEO Tools
Blog Directory & Search engine اعتراض به تخلفات آشکار در انتخابات
ثبت ایمیل برای دریافت آخرین اخبار مربوط به میرحسین موسوی: