ترانه تصور کن ساخته جان لنون
تصور کن بهشتی در کار نیست
آسان است اگر بکوشی
نه دوزخی زیر پایمان
و بر فراز سرمان تنها آسمان
تصور کن همگان
برای امروز زندگی کنند
تصور کن هیچ کشوری در کار نیست
کار دشواری نیست
نه چیزی که بکشی یا فدایش شوی
و نه هیچ مذهبی
تصور کن همه
در صلح زندگی کنند
شاید مرا خیالباف بخوانی
اما من تنها کس نیستم
شاید روزی تو هم به ما ملحق شوی
و دنیا یکی شود
تصور کن هیچ تملکی در کار نیست
حیرت می کنم اگر بتوانی
بی نیاز از حرص یا گرسنگی
نسل بشر همه برادر شوند
تصور کن همه
در همه چیز دنیا سهیم باشند
شاید مرا خیالباف بخوانی
اما من تنها کس نیستم
شاید روزی تو هم به ما ملحق شوی
و دنیا یکی شود
آسان است اگر بکوشی
نه دوزخی زیر پایمان
و بر فراز سرمان تنها آسمان
تصور کن همگان
برای امروز زندگی کنند
تصور کن هیچ کشوری در کار نیست
کار دشواری نیست
نه چیزی که بکشی یا فدایش شوی
و نه هیچ مذهبی
تصور کن همه
در صلح زندگی کنند
شاید مرا خیالباف بخوانی
اما من تنها کس نیستم
شاید روزی تو هم به ما ملحق شوی
و دنیا یکی شود
تصور کن هیچ تملکی در کار نیست
حیرت می کنم اگر بتوانی
بی نیاز از حرص یا گرسنگی
نسل بشر همه برادر شوند
تصور کن همه
در همه چیز دنیا سهیم باشند
شاید مرا خیالباف بخوانی
اما من تنها کس نیستم
شاید روزی تو هم به ما ملحق شوی
و دنیا یکی شود
0 Comments:
Post a Comment
Subscribe to Post Comments [Atom]
<< Home