زندگی پس از مرگ
در ابتدای این بحث بگذارید موضع خودم را روشن کنم تا کسی گمان نکند هدف من از طرح کردن این مبحث تبلیغ یک اعتقاد یا دیدگاه خاص و یا محکوم کردن یک اعتقاد دیگر است. من به وجود خدا اعتقاد دارم. از طرفی- خوب با بد- نمیتوانم نظریاتی را که مبتنی بر تصادفی بودن پیشرفت امور عالم هستند و تا آنجا که خبر دارم شواهد طبیعی محکمی هم دارند مانند نظریه تکامل، بپذیرم؛ البته همین تصادفی بودن هم شاید خود گونهای از قانونمداری باشد. همچنین-لااقل اکنون- فکر میکنم که علیالاصول در آخر زندگی باید یک جور حساب و کتابی در کار باشد؛ چون به نظر میرسد روال کنونی زندگی آدمها بگونهای است که حساب و کتاب روشنی در آن نیست. معیار ارزشگداری حیات آدمی بدرستی معلوم نیست. اساساً با اطمینان نمیتوان گفت آیا ارزشگداری زندگی آدمها آنگونهای که در نظر ماست یعنی آنکه آدمهای خوب و بد باید از یکدیگر تمیز داده شوند معنادار است یا نه.
بنابراین من در اینجا شبهاتی را که در ذهنم ایجاد شده مطرح خواهم کرد و البته قصد من آن نیست که سرانجام به یک پاسخ نهایی دست پیدا کنم چون این هم انگار از آن پرسشهای ازلی و بظاهر ابدیست که پیدا کردن جوابش به شوخی میماند. بلکه هدف من به چالش طلبیدن پاسخهاییست که در عرف به آنها داده میشود.
پرسش یک. آیا زندگی جاویدان پس از مرگ برای انسان معنادار است؟
اساساً چه دلیلی وجود دارد که این آفریده خاص زندگی ابدی داشته باشد. آیا چون اشرف مخلوقات است صاحب چنین حقی شده؟ برفرض هم که این را بپذیریم، آیا باز هم دلیل قانع کنندهای برای ماندگاری وجود دارد؟ اگر انسان حیات جاودان داشته باشد، در این جاودانگی قرار است چه نقشی را در عالم بازی کند؛ آیا به عنوان یک فرشته، دستیار خداوند یا تنبل بخور و بخواب؟ یادم هست که استاد محترمی در کلاسی گفت: «خوشبختانه در دنیای ما [منظور حیات روی زمین] همه چیز میراست». در دنیای فیزیکی که ما میشناسیم مرگ یا ناجاودانگی بیگمان یک خاصیت برجسته و کلیدیست. حداقل نتیجه مرگ اشیا و مخلوقات موجود آن است که جا برای به دنیا آمدن موجودات جدید باز میشود. یک لحظه بیندیشید اگر همه آدمهایی که از میلیونها سال قبل به دنیا آمدهاند، نمرده بودند، در همین زمین ما چه وضعی پیش میآمد. بدیهیست کمبود جا در این عالم را نمیتوان به عالم پس از مرگ، که شاید روحانی باشد و نه جسمانی، تعمیم داد. اما پرسش اساسی کماکان پابرجاست: ما قرار است در آن دنیا چهکاره باشیم؟ من… نمیدانم.
پرسش دو. فرم جهان پس از مرگ چگونه است؟
میگویند در جهان دیگر یک بهشت هست و یک دوزخ، جدا از یکدیگر. در روز قیامت کارهای هر آدم را از خوب و بد و از سیر تا پیاز حساب و کتاب میکنند؛ اگر نمرهاش مثبت شد راهی بهشت و اگر منفی شد رهسپار دوزخ خواهد شد. البته به قولی بهشت و دوزخ، هریک مراتبی نیز دارد. در عرف اسلامی بهشت سرزمینی خرم و سرسبز توصیف میشود که جویبارهای شیر و عسل در آن جاریست و بهشتیان پیوسته در آن از اشربه و اطعمه و البته حوریان بهشتی ملذذ میشوند. از سوی دیگر در کام دوزخیان ملعون سرب گداخته میریزند و آنها را در آتش میسوزانند. البته شاید بتوان گفت که اینها توصیفاتی نمادین هستند که با هدف برانگیختن عامه مردم بیان میشوند و شاید استناد به ظاهر این کلمات برای بحث کردن درباره آن درست و منطقی نباشد.
نکته نخست اینکه با توجه به طیف گسترده خصوصیات آدمها، بیگمان نمره مثبت یا منفی آنها نیز طیفی وسیع خواهد داشت، پس عدل الهی حکم میکند که نباید همه را به یک چوب راند؛ بلکه پاداش و کیفر باید متناسب با نمره هرکس باشد. از طرفی هر آدم در این دنیا هر قدر هم که کار خوب یا بد کرده باشد، مقدار کارهایش محدود و مشخص است. بنابراین عادلانه نیست که دربرابر این مقدار معین، پاداش یا کیفر بیکران نصیب او شود. البته پاداش بیکران که جنبه خوب مسأله است را میتوان به لطف و کرم خداوند نسبت داد اما آیا کیفر بیکران در برابر مقدار معینی گناه، عادلانه و پذیرفتنیست؟ آیا در آن بهشت و دوزخ حرکت (به معنای تغییر پیوسته) و جود ندارد؟
نکته دوم آنکه در این دنیا، خوبی و بدی، زشتی و زیبایی در برابر و مواجهه با یکدیگر معنا دارند. به عبارتی اگر همه چیز زیبا بود، آن وقت دیگر اساساً زیبایی معنا نداشت. خوبی و بدی در این دنیا معنای نسبی دارند. اگر انسانی را تصور کنیم که بتنهایی در گوشهای از جهان زندگی کند و جامعه انسانی را درک نکرده باشد، برای او دروغگویی و راستگویی معنا ندارد؛ نیکوکاری و ستمگری معنا ندارد. اینها صفاتی هستند که در یک جامعه انسانی و رابطه متقابل پیدا میشوند.
پس چگونه در آن بهشت اخروی، زیباییها و لذتها معنادار خواهند بود اگر در کنار آنها، هیچگونه زشتی محسوسی وجود نداشته باشد. آیا انسانها در ورود خود به عالم اخروی تجارب و شناخت کسب شده در این دنیا را با خود به همراه میبرند؟ آیا انسانها در عالم دیگر با یکدیگر روابطی شبیه آنچه در این دنیا هست دارند یا نه؟ اگر با هم رابطه دارند پس لازم است جوامعی همچون این دنیا در آنجا وجود داشته باشد.
0 Comments:
Post a Comment
Subscribe to Post Comments [Atom]
<< Home